#دوسه_تا
#دوسه_تا_پارت_44


ستاره:ببین عزیزم بروباهاش حرف بزن تنها همه حرفاتو بگو مطمنن قبول میکنه اگه نکرد من به طور جدی باهاش حرف میزنم ببینم حرف حسابش چیه وقتی تونمیخای

بخدا ستاره ابروم همجا رفته بچه ها فکر میکنن دوسش دارم اذیتم میکنن همش یا بخدا امروز کادوشو دیدی قیافه تیام ندیدی که چجورنگاه میکرد همه هنگ بودن اینکارا چه معنی میده ابرومو برده بخدا تا میشینم تا پامیشم بچه ها میگن عشقت امده مسخرم میکنن دیگه ازدلم خبرندارن اونا فکر میکنن من باحرفاشون خوشحال میشم اما نمیدونن باعث عذاب منن وناراحتی من چیکارکنم

ستاره:همین که من گفتمو انجام بده فقط هروقت میری پیشش بهم بگو برو باهاش حرف بزنن دیدی قانع نشد من میرم باهاش حرف میزنم

مرسی خواهری بخاب ببخش اذیتت کردم بخدا نتونستم بخابم شبت بخیر

ستاره:میدونم عزیزم شبت بخیر اصلن بهش فکرنکن بگیر راحت بخاب

باشه بوس

رفتم تو اتاقم روتختم خابیدم صبح پاشدم اولین کاری که کردم زنگ زدم به امیر

الو سلام امیر من بایدببینمت یه کار مهمی باهات دارم رستوران اطلس ساعت 12 میبنمت بای

اززبان امیر:

وای چقد خوشحال شدم صداش بهم آرامش میده یعنی چیکارم داره شاید میخاد بیاد جواب مثبت بهم بده حتما پشیمون شده که جواب رد داده برم یه تیپ خوشگل بزنم که خوشش بیاد.

تینا:ستاره زنگ زدم قرارمون ساعت 12

ستاره: باشه عزیزم نگران هیچی نباش

رفتم آشپزخونه ازیخچال یه خیاربرداشتم همینجور گازمیزدم میخوردم رفتم بالا لباس پوشیدم به خودمم نرسیدم که یه وقت فکر نکنه خبریه

سوارماشین شدم

جلورستوران نگه داشتم پیاده شدم ماشینمو پارک کردم رفتم تونشستم روصندلی ساعتو نگاه کردم

ساعت(11:45) بود چقد زودرسیدم

تا امیربیاد طول میکشه منم گشنم بود یه پیتزا سفارش دادم منتظرشدم تا بیارن.

داشتم با ستاره پیام میدادم.

ستاره نه هنوز نیومده نشستم غذاموبیارن بخورم

ستاره:دخترتورفتی بخوری اونجا یاحرف بزنی

خب هنوزنیومده بعدشم گشنم بود گفتم تا بیاد بخورم انرژی داشته باشم حرف بزنم

ستاره:آها که اینطور خانومه انرژی من برم پیش مامانت یکم کمک کنم کارنداری خبربده بهم تی تی

اولا افرین برو دوما باشه خبرمیدم بهت سوما توام یاد گرفتی تی تی صدام میکنی بدم میاد غذامو اوردن بای

-بفرماییدخانوم

مرسی آقا

-نوش جونتون

نشستم خوردم به به عجب کشی میاد لامصب وای نوشابه بخورم آخیش جیگرم حال امد خوردم تموم شد ساعتو نگاه کردم(12:20) بود نکنه نمیاد سرکارم گذاشته عجبا

یهو صدای دینگ دینگ دراومد دربازشد دیدم اومد تو

سلام

-سلام ببخشید معطل شدی خیلی وقته اینجایی

خیلی وقت که آره عیب نداره چی میخوری بگم بیارن

-چیزی نمیخورم سیرم کارم داشتی

آره میخام راجب اون موضوع حرف بزنم تو شمال یادته

-آره میشنوم

ببین امیر خواهش میکنم ازمن ناراحت نشو من و تو بدرد هم نمیخوریم تو پسرخوبی هستی اما من نمیخام فعلا ازدواج کنم اصلن به ازدواج فکرنمیکنم تو با این کارات ابروی منو بردی داداشم شک کرده مادرم همش غرمیزنه میگه بینتون چیه با اون کارایی که شما کردی دوستام همه مسخرم میکنن امیر وقتی نمیخام وقتی جوابتو دادم اینکارا چه معنی میده.

romangram.com | @romangraam