#دروغ_دو_نفره_(_نسخه_ی_کامل_)_پارت_60
سری تکون داد_حله..فقط فکر فرار به سرتون نزنه چون کل ساختمون دوربین و دزدگیر نصب شده
پوزخندی زد _فیلم دزدیتونم داریم ..به عنوان مدرک
از اتاق بیرون زد
نیلا نفسش آسوده بیرون داد_هووف نزدیک بودا..
سریع پرید سر کمد اتاق
_ببینم اینجا چیزی واس پوشیدن پیدا میشه
سریع یه سویشرت مشکی که روش یه نوشته سفید داشت با یه شلوارک جین پسرونه بیرون کشید
- لباس زیر چیکار کنم؟
چشامو براش گرد کردم:
- بپوش همینا رو فعلا...
تا لباسات خشک بشه
چیکار کنیم دوتا پسر که لباس زیر دخترونه ندارن ....
تند لباسا رو پوشید
جلوی آیینه ایستاد:
- باز خوبه لباسش کلفته
سینه هام معلوم نیست
شلوارم کههه ....
محکم زدم پشتش که صدا داد:
- خوبه بیا بریم...بابا اینا دوتا بوقن نگاه نمیکنن به جایی
نیلا پوزخنوی زد_بله واس همین یه شرطشون هم خوابیه..
جوابی بش ندادم
سینی رو برداشتم و رفتیم پایین.
دوتا برادرا رو مبل نشسته بودن.
با دیدنمون عرفان ابروشو بالا انداخت
رو به نیلا کرد
- کی اجازه داد لباس منو بپوشی؟
نیلا پشتشو بهش کرد و سمت آشپزخونه رفت
پشت چشمی براش نازک کردم
بدون جواب بهش پشت سر نیلا رفتم
توی آشپزخونه مشغول شدیم
- چی درست کنیم؟
نیلا سمت یخچال رفت:
- بذار ببینمممم
کتلت خوبه؟
دلم مالش رفت:
- آخ آره
سریع یه بسته گوشت از فریزر بیرون آورد و تو آب گذاشت
سراغ سیب زمینی ها رفتم که با پخش شدن صدای آهنگ به سمت اپن چرخیدم
نیلا با ضبط روی اپن ور رفت و یه آهنگ شاد انتخاب کرد
- حاالا که اینجاییم بذار شاد باشیم..
شروع کردم به رنده کردن سیب زمینیا
اینجوری خوش مزه تر میشد
ریز ریز با آهنگ تکون می خوردم
د لامصب مگه میشد وقتی آهنگ هست نرقصید؟
کم کم کلا غذا رو بیخیال شدیم شروع کردیم به رقصیدن
حتی رقصمونم هماهنگ بود
دستامونو روی هوا تکون میدادیم
دور خودمون میچرخیدم
چرخی زدم
که یهو با دیدن دو جفت چشم عصبانی
سر جام سیخ ایستادم
نیلا هنوز داشت میرقصید
نیشگونی از پهلوش گرفتم
_آخ نیلو چیکار...
romangram.com | @romangram_com