#دروغ_شیرین
#دروغ_شیرین_پارت_86
-مرسی ماشین دارم.
کاغذی رو از روی میز برداشت و بعد از نوشتن چیزی گفت:
-پس این آدرس و بگیرین.
ازش تشکر کردم و اونم بعد از خداحافظی رفت.
******************
-اه.... لعنت به این شانس
گوشیمو در آوردم و شماره ی پری و گرفتم:
-پری: سلام، کجایی؟
به چرخ پنچر شده ی ماشین نگاه کردم و گفتم:
-تو خیابون...چرخ ماشینم پنجر شده. زنگ زدم بگم اگر دیر اومدم نگران نشین.
-بگو کجایی تا هیراد بیاد دنبالت.
-نه نمی تونم ماشین و اینجا بذارم ...پنچری شو میگیرم.
-نه دیگه نمی خواد بیای...کار زیادی نمونده.
-باشه، ببخشید که نتونستم کمکت کنم.
-این چه حرفیه تو ببخش که به خاطر من اذیت شدی...هنوزم میگم اگر می خوای بگو کجایی تا من بیام دنبالت.
-نه عزیزم فعلا...
گوشی رو قطع کردم و خواستم دست به کار بشم که از شانس بدم بارش بارون شدید شد و در عرض یه دقیقه خیس آب شدم...مجبور شدم برم تو ماشین بشینم.گوشیم زنگ خورد... شمارشو نمی شناختم، جواب دادم:
romangram.com | @romangraam