#دختر_مغرور
#دختر_مغرور_پارت_69
آویزون شده بود....لبخندی زدم و ازش تشکر کردم
کادوی دوم مال ثنا بود....هرچی باز میکردم مگه تموم میشد همه داشتن میخندیدن به آریا نگاه
کردم که با لبخند داشت نگاهم میکرد ....آخرش باز کردم چشمام از تعجب گرد شد ...
چــــــــــی انقدر باز کردم آخرش به یک ویفر رنگارنگ رسیدم.....همه از شدت خنده پخش
شدت بودن روی زمین...... با عصبانیت به ثنا نگاه کردم که از زیر میز یه کادوی دیگه در
آورد ....و گفت: این هدیه اصلیمه هیچ کلکی هم در کار نیستا بازش کن
از دستش گرفتم و بازش کردم ....یه کیف و کفش چرم اصل خریده بود...ازش تشکر کردم
ثنا کادوی سوم و برداشت گفت : از طرف آقا آریا
مشتاق به کادو خیره شدم....داد دستم بازش کردم یه جعبه مخمل بود ....باز
کردم.....oh my god یه سرویس زمرد خریده بود....همه با تعجب به آریا
نگاه میکردیم که گفت : چرا اینجوری نگاهم میکنین
با قد دانی نگاهش کردم و گفتم: ممنونم خیلی خوشگله
از اون لبخند هایی زد که چال گونش دیده شد : خواهش میکنم قابلتونو نداشت
هدیه های بقیه رو هم باز کردم و از همه تشکر کردم......
بعد از این که از همه تشکر کردم داد زدن: ما کیک 🎂🎂 میخوایم
کیک و آوردن یک کیک دوطبقه بود ثنا خواست با چاقو برقصه که سینا چاقو رو ازش گرفت و
شروع کرد به رقصیدن اونم جلوی من ناخدا گاه چشمم به آریا افتاد با اخم به سینا نگاه میکرد
.....این امشب دوشخصیته شده ها یه بار اخمو و یه بار هم خندون.....با هر بار
romangram.com | @romangraam