#دختر_مغرور
#دختر_مغرور_پارت_48


دست از حرف زدن برداشت و چشماش به هیکل لخت من افتاد سوتی زدو ادامه داد :وای

وای چه هیکلی

داد زدم:آه ثنا برو گمشو از اتاقم تو هنوز یاد نگرفتی در بزنی.. تازه خجالتم نمیکشه

اداشو در آوردم:وای وای چه هیکلی

ثنا یه چشم غره ای به من رفت :توپت پره ها

_ثنا

ثنا:باشه باشه منو نخور من رفتم

از اتاق بیرون رفت منم لباسامو عوض کردم و رفتم پایین

این صدای آهنگ از کجا میاد... چشمام گرد شد... دیدم ثنا آهنگ خارجی گذاشته داره

میرقصه.... این دختر چقدر انرژیش زیاده





تا منو دید به طرفم اومد و دستم و گرفت و کشید وسط

غر زدم: اه ثنا ولم کن ثنا هوی با توام میگم ولم کن...

ثنا: النا جونه من خیلی قشنگ میرقصی بیا برقص...

با اخم: نه...

ثنا:جون من...

-الکی الکی جونتو قسم نخور بچه پررو

ثنابا حالت قهر روشو اونور کردو دست به سینه وایستاد

چند دقیقه گذشت دوتامونم همونجوری وایستاده بودیم ..طاقت نیاوردمو گفتم: قهر نکن دیگه

romangram.com | @romangraam