#دختر_مغرور
#دختر_مغرور_پارت_37


دِِل دوباره آروم نداره

کی منو میتونه جز تو آروم کنه با یه اشاره

.

آرشاوین-کاش بتونی





پارت بیست و هشت👇👇👇👇👇

بعد از چند دقیقه تقه ای به شیشه ماشین خورد .... سرمو برگردوندم

آقا یکی نیست بگه چرا من همیشه اینو وقتی میرم بیرون ببینم .....

شیشه رو دادم پایین عینک دودی مو هم در آوردم

رو بهش گفتم : بله

آریا: سلام خانم معتمد

با اخم ریزی گفتم: سلام کاری داشتید

آریا با دیدن اخم من لبخندی زدو گفت:خانم معتمد اینجا پارک ممنوعه

به تابلو پارک ممنوع اشاره کرد

-باشه ممنون

داشتم ماشین و روشن میکردم که سنگینیه نگاه خیره شو رو خودم حس کردم اما نگاهش

نکردم .... سرمو به معنی خداحافظ تکون دادم عینکمو دوباره به چشمام زدم و حرکت کردم

که یه جا دیگه پارک کنم

به هر بدبختی جا پارک پیدا کردم و ماشینو پارک کردم..... صدای زنگ موبایلم اومد از تو

romangram.com | @romangraam