رمان چشمان سرخ آبی

#چشمان_سرخ_آبی_پارت_98


- چطور میشه موجودات مبدل و ارگانیک و غیر ارگانیک رو تشخیص داد؟

- ساده اس. هر موجود غیر مادي اي غیر ارگانیکه و هر موجودي که مربوط به جهان مادي میشه ارگانیک مثلا

سانتور ها ارگانیکن و یا اسبهاي دورگه. موجودات مبدل هم موجودات مادي و یا انسانهایی هستن که به یه

ماوراالطبیعه تبدیل شدن.

آیدن سري تکان داد و پرسید:

- تو چطور اینی که هستی شدي؟

آدریان کج خلق و عصبی پاسخ داد:

- درباره من حرف نمی زنیم.

رزا فریاد زد:

- اینقدر از خودت فرار نکن آدریان.

- اینکه تو قصد داري با عدم تغذیه خودتو بکشی فرار از خودت نیست؟

رزا نیم نگاهی به آدریان انداخت و سکوت کرد. سکوتی طولانی نیز میان هر چهار نفر برقرار شد. گویی ذهن

هریک درگیر مساله اي مهم بود. آیدن کنار پنجره ایستاد. به این می اندیشید که چطور می تواند در جهانی که

تئوري هاي اولیه آن را هم نمی داند به دنبال الویس بگردد و حتی رهایش بخشد؟

باور هم نمی کرد به این سادگی حرف هایی به آن عجیبی را پذیرفته است. شاید اگر چند ماه پیش بود ، به این

قصه حتی می خندید ...

اشک در چشمان آیدن حلقه بسته بود. بازتاب آسمان آبی در نگاهش ، به اشک هایش جلا می بخشید. نمی

توانست حتی به تنهایی طاقت فرسایی فکر کند که اسیرش شده بود. رابرت کنار آیدن ایستاد و شانه هایش را

فشرد. آیدن سرش را پایین انداخت و گفت:

romangram.com | @romangram_com