#چشمان_سرخ_آبی_پارت_7
- باشه ... مثلا آلن و دیانا ... - و وقتی چشم هاي گشاد شده ایدن را دید ادامه داد - درست شنیدي آلن و
دیانا... پدر و مادرت ...
***
فرزند آتش Aiden *
Elvis *
Alen *
Diana *
*
شهري است در ناحیه شمال شرقی انگلستان که مرکز بخش دورهام به ( Durham : دورهام (به انگلیسی
شمار میرود.
دورهام بیشتر به خاطر وجود کلیساي دورهام و قلعهاي مربوط به قرن 11 میلادي شناخته می شود. همچنین
دانشگاه دورهام نیز از دیگر مراکز مهم این شهر است.
***
نفس هاي آیدن در سینه حبس شد. حتی نمی توانست پلک بزند. این اولین بار بود که الویس مستقیما به پدر و
مادر آیدن اشاره می کرد. الویس عادت نداشت از ضعف کسی سو استفاده کند اما اینبار فرق می کرد زیرا آیدن
هم روي نقطه ضعف الویس دست گذاشته بود. تنهایی!
الویس تنها بود. او با هیچ کس ارتباط نداشت. همیشه تنها رفیقش اسبی بود که می خرید. با اینکه با تغییر
محل زندگیش اسبها نیز تغییر می کردند اما الویس خیلی زود آنها را رام می کردو به آنها وابسته می شد. آیدن
اما هیچ وقت از الویس درباره تنهایی اش نپرسیده بود. الویس هیچ تلاشی براي رهایی از این تنهایی نمی کرد.
romangram.com | @romangram_com