#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_135
-تایه ساعت دیگه میارمش..
-خیله خوب پس برین دنبالشون بایدازیه چیزایی مطلع بشن!
ثمره-صداش خوب نمیومدولی یه صداهایی میشنیدم که انگارتوفرودگاه بود!
-لعنتتتتت!
-میری دنبالش؟
-توبمون اینجاتابیایم..
-باشه.................
-کجامیری آقا؟هواپیمایه ربع دیگه بلندمیشه..
-زنم وپیج کنیدبیادپایین..
-امکانش نیست لطفاسروصدانکنید..
بامشت کوبیدم به میزش که ازترس توخودش مچاله شد-پیج می کنی یااین دفتردستک وروسرت خراب کنم؟
باترس میکروفونشوجلوی دهنش گرفت واسم وفامیل غزل وپیج کرد...
romangram.com | @romangraam