#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_1




مقدمه: وای به روزانتقام......همه راغارنشین خواهم کرد......

بالذت وشوق کودکانه ای دستاشوبهم کوبید-ایول ددی جونم من عاشق کورسم!

-کی گفته قراره روتوشرط ببندم؟

-مگه من چمه؟

-چت نیست؟لباشونیگامثل بچه های دوساله آویزونه!

-دامون حال بده دیگه جون غزل...

_ درد!دامون و مرگ!یه باباگفتن اینقدسخته که به اون زبون درازت نمیاد؟

-چیکاکنم؟هیج جوره توکتم نمیره به مردی که بیست وچهارسالسال ازم بزرگه بگم بابا!

-پدربودن به سن نیست به زحمت البته چون توعقل وشعورت نمیکشه نمیفهمی این چیزارو مثل بابات خلی!

-راستشوبگو..خودت می خوای رقیبم بشی؟

-نه بابا،من که پیرشدم دیگه این چیزاواسه شماجووناست!..فک کن می خوام رویکی شرط ببندم که جنمشوداره آموزش دیده ی خودم!مینی دامون،دامون درابعادکوچیک تر!..ببنددهنت ومگس نره توش!

romangram.com | @romangraam