#برایت_میمیرم_پارت_6
من از توافق نامه ی طلاقمون ، یه پول درست حسابی ازش گرفتم . ممنون . و البته ، مرسدس بنز قرمز رنگ رو هم
ازش گرفتم . اما مهم پوله بود ، اونم به خاطر کاری که با اون پول کردم. یه سالن ورزشی گرفتم . به هر حال همه به
ظاهرشون اهمیت میدن و من هم همه چیز رو در این باره میدونستم . سیانا پیشنهاد کرده بود که اسمش رو بزاریم "
باسن های زیبای بلر " ، اما من فکر کردم این جوری مشتری هامون کمتر میشه و شاید باعث شه که مردم فکرکنن
من لیپوساکشن هم میکنم . مامان اسم " بدن های عالی " رو انتخاب کرد و ما همه ازش خوشمون اومد . و این اسمی
بود که روی باشگاه ورزشی گذاشتیم .
یه کم اون جا رو تغییر داد و مجهز ترش کردم ، و بعد وقتی کارم تموم شد ، اون جا عملا " با کلاس" بودن رو نشون
میداد .
شیشه ها تمییز شده بودن . تجهیزاتی که اون جا قرار گرفته از بهترین ها بودن ، دستشویی ها ، رخت کن ها و حمام
ها کاملا از نو شده بودن . دو تا سونا و یه استخر کوچک هم به اون جا اضافه شده بود . و همچنین اتاقک های
خصوصی برای ماساژ . اعضای " بدن های عالی " میتونستن بین کلاس های یوگا ، ایروبیک ، ت بو و کیک بوکسینگ
، هر کدوم رو خواستن انتخاب کنن . اگه یوگا باعث جا افتادنتون نشده بود ، میتونستین بدون خروج از ساختمان ،
کلاستون رو عوض کنین و برین برای کیک بوکسینگ . و همینطور تمام کارمندام رو هم مجبور کرده بودن که کمک
های اولیه رو هم یاد بگیرن . چون ممکن بود بعضی از افراد چاقی که کلسترول بالایی داشتن ، یهو برای اینکه یه شبه
وزن کم کنن ، از بدنشون زیادی کار بکشن ، و دچار سکته ی قلبی و ... بشن . در ضمن ، اگه یه همچین چیزی رو تو
romangram.com | @romangram_com