#برایت_میمیرم_پارت_112

میکردم _ البته ، درباره ی همه چیز به جز خودش .

" پس این کارو میکنیم . ما دوباره از اول با هم میریم بیرون . تو هم همین رو میخوای ، مگه نه ؟ یه شانس دیگه ؟

ولی این یعنی بدون س ک س ، چون س ک س عین ابر رو مسائل ما سایه میندازه "

" اصل این طور نیست "

" باشه ، برای من سایه میندازه. شاید وقتی بهتر شناختمت ، و تو هم من رو بهتر شناختی ، تصمیم بگیریم که از هم

خوشمون نمیاد . شایدم تو تصمیم بگیری که از من خوشت نمیاد ، برای اینکه همون طور که گفتم ، س ک س رو

مسائل سایه میندازه . شاید مردا رابطه ی جنسی روشون تاثیر نداشته باشه ، اما رو ما زنا داره . اگه یه کم اروم تر

پیش بریم ، واقعا میتونی از احتمال شکستن قلبم جلوگیری کنی "

" از من میخوای در اصطبل رو ببندم ، وقتی اسبه قبلش از اونجا خارج شده "

" خب ، بگیرش دوباره بزارش تو اصطبل "

" این نظر توئه . نظر من اینه که ، باید تا میتونیم با هم باشیم ، برای اینکه مردا این جوری مطمئن میشن یه زن مال

خودشون هستش "

یه جورایی ارزو میکردم کاش برقا روشن بود تا بتونم قیافش رو ببینم . ولی خب ، این یعنی اونم میتونست قیافه ی

من رو ببینه . " اگه مدت زیادی بود که با هم ارتباط داشتی ، اون وقت من هم با تو موافق بودم "

" از شواهد که معلومه ما باهمیم "


romangram.com | @romangram_com