#عروس_جنگل
#عروس_جنگل_پارت_89


فیلیپ کلافه در موهایش دست کشید و گفت: باشه. مثل این که برای رسیدن به تو باید هرکاری بکنم.

تیانا با ناز خندید و چیزی نگفت.

یکی از شوالیه ها را فرا خواند. فنجان چای را در جلوی او گذاشت و گفت: حاضری برای من چیکار کنی لئوناردو؟

_: من حاضرم برای شما جونمم بدم.

به طرف او خم شد و گفت: می تونم بهت اعتماد کنم؟

_: بله سرورم.

_: یه کار سِری و مهم دارم. از عهده همه بر نمیاد. مخصوص آدمای کار بلَده.

_: چی سرورم؟

_: تو فقط دو گزینه برای انتخاب داری. یا این که همین الآن بری و به کسی هم درباره این ملاقات چیزی نگی. و یا این که…..

_: و یا این که چی قربان؟

romangram.com | @romangraam