#ارباب_دو_چهره_من_پارت_19


رادوین:Thank you, Mr. Merlin 👈 ممنونم اقای مرلین

من با پدر و مادر الین دست دادم و رفتیم نشستیم خونه خیلی خوشگلی بود، که با نشستن ما الین با اون لباس خوشگلش اومد یه نگاه سریع به رادوین کردم چشاش برق خاصی داشتن ، الین اومد پایین و گفت: Hello welcome dears 👈سلام خوش اومدین عزیزانم

من:Thank you my love 👈مرسی عشقم

الین اومد کنار من نشست رادوین داشت با اون چشماش میخوردش که من به پاش زدم و گفتم:بسه خوردیش . فقط یه لبخند خوشگل زد و روشو کرد طرف اقای مرلین و گفت :Mr. Merlin we 've come to woo Elaine 👈اقای مرلین ما برای خاستگاری از دخترتون اومدیم.

اقای مرلین:Ok, my son, my daughter loves you , so do not wrong👈 درسته پسرم دخترم تو را دوست دارد پس اشکالی نمیبینم.

دهن هر سه تامون باز موند هم من هم الین و هم رادوین که پدرش اجازده داد

رادوین بلن

د شد و گفت : Thank you, Mr. Merlin Thank you 👈مرسی اقای مرلین مرسی

..........

مسیح


romangram.com | @romangram_com