#آجی_های_دوقلو_شر_و_شیطون_پارت_71
رو ب همون سیا وان (مخفف غول تشن اول +وان میشه اسمشم ک اولش سیاهه )...
ددی جدید:سیاوش اتاق نشون دخترم بده
باصدای اوراقی اش گفت :بفرمایید خانم ..
+برو جلومنم پشت سرتم ..
#66
الهام ******
الهه تو باغ داشت با س تا غول تشن والارم حرف میزد ..
اروم روتخت دراز کشیدم ..
ب اتفاقات اخیر فک کردم من والهه هیچ وقت توزندگیمون ایتقد اتفاقات هیجان نداشتیم داشتیم فقط در حد مردم وازاری و یکم اذیت باباومامانمون..
اسم بابا ومامانم وقتی اومد ی قطره اشک از چشام افتاد ..
ی دفعه در اتاق با اخرین شدت باز شد و الهه اومد تو ..
چشام رو هم گذاشتم وباز کردم وگفتم :ای الهه بمیری نمیتونی ارون تر درباز کنی ..
ابروهاش انداخت بالا وگفت :نووووچ
اروم گفتم :زهرمار
الهه اومد کنارم رو تخت نشست
وگفت اجی حالت خوبه؟؟
اهووم فقط ی مسکن بده درد دارم ..
الهه تند کشو هارو گشت ی مسکن گذاشت دهنم ..
romangram.com | @romangram_com