#آجی_های_دوقلو_شر_و_شیطون_پارت_70
ی پوزخند زد وگفت :هنو واس اینکار جوجه ایی
+هیییش تو مشکوک میزنی الارم
ارسام :چیییی؟الارم ؟؟؟
+عاره این عاخه ارسام چیهه ک مامان بابات برات گذاشتن ..
ارسام روکرد سمت غول ها وی اشاره کرد ک برید ..
+زبونتا ازت گرفتن خوو مث ادم بگو برید سرپستتون ..
ارسام چشاش دراومد وگفت :دختر چقد پرویی بعد یجور اروم گفت ک مثلا من نشنوم ..اماحیف قراره بمیری
+واه ب حق چیزهای ندیده ..من تا حلواتو نخورم نمیمیرم ..
ارسام :وای دختر سرمابردی؟؟برو ابجی ات ناسلامتی مریضه نمیتونه راه بره اه ..
+میدونم میخواهی منو بفرستی سراغ نخود سیاه ..ولی فقط بخاطر الهام میرم ..چون میدونم حالش بده ..
الارم چشاش توحدقه چرخوندوگفت :باووش فقط بروو
+واسش دهن کجی کردم ورفتم تو ...
ددی جدید جلو تی وی بود چن ازون غول تشن ها با کت شلوار مشکی و تفنگ ب دست کنارستون ها وایستاده بودن ..
وااای اینجا چ خبره مث همون فیلم مرد دوهزار چهره شد ..
بیخیال ب من چ ..
ازهمین جا دادزدم :دددددی جددددیدددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
غول تشن شماره یک گفت :دختر صدات ننداز روسرت ..باید بری کنار ارباب وازشون سوالتا بپرسی
+بشین بینووم باوو ..ددی خودمه ب توچه
ددی جدید گفت :سیاوش بزار سوالشا بپرسه ..روب من گفت :بگو دخترم
+ددی اتاق الهام کوجاس؟؟
romangram.com | @romangram_com