#آجی_های_دوقلو_شر_و_شیطون_پارت_1
الهام
وای خدا اصلا حس درس خوندن نیس این الهه بیشعور هی خر میزنه و میخونه بدون استراحت😢مگه میشه مگه داریم ..سرمو رو کتاب گذاشتم ..خوو چیکارکنم حوصله ام پوکید ...واس الهه رو صدا زدم
الهام؛الههههههه...
الهه:هییییس🙊اروم تر چ مرگته
الهام :الی جووونم حوصله پوکید از صبح داریم درس میخونیم ..لب و لوچه ام اویزون شد چشمام مث گربه شرک کردم ..اخه نمیدونید ک روش جواب میده😝
الهه إإإ جمع کن خودتا دختر حالم بهم خورد ..
الهام؛😔
الهه؛باش باوا جمع کن بریم کشتی منو .
وای من عاشق الهه ام ..یعنی اجی من تکه اه ..پریدم از رو صندلی خوو ذوق زده شدم چیه ..
ک صندلی با صدای وحشتناکی افتاد رو پارکتهای کف کتابخونه ..الهه ام هی چش غره میومد برام
🙉دستام گذاشتم روگوشم ..
ک با داد خانم کتابدار ی متر پریدم هوا ..
کتابدار؛خانم بهرامی این چ وضعشه اینجا کتابخونه هس ی مکان عمومی واس درس خوندن ک شما هرروز با کاراتون نمیزارید بچه ها با ارامش درس اشونا بخونن😡
وای خدا😰حالا چیکارکنم 🤔اهاهان ..ی دفعه جیغ زدم وایی خانم پرورش (کتابداروه میگم باو)قیافه اما شبیه ادمهای وحشت زده کردم و گفتم:س..و..سو..سوسک ..
ی دفعه جیغ همه ی دخترایی ک تو کتابخونه بودن دراومد..
الهه ام ک همیشه پشتم بودگف وای اره خانم پرورش واس همین الهام جیغ زدشما چرا دعواش میکنید ..تقصیر شماس ک اینجا سوسک داره
هاها ی لبخند شیطانی اومد رو لبم زود پس اش زدم کتابام انداختم تو کوله دس الهه گرفتم در مقابل چشا بهت زده پرورش دویدم بیرون کتابخونه ..همینکه پام ب خیابون رسید زدم زیرخنده الهه ام از خنده من خنده اش اومد خندید هرکی هم رد میشد سرشا تکون میداد..
پارت دوم❤️
وااای خدا مردم از خنده درحال خنده بودم ک ی چی خورد تومخم 😳واه کی بود؟؟ چیشد؟؟ کی زد ؟؟نکنه بلای اسمانی نازل شده ..دهنما باز کردم ک جیغ بزنم ک الهه فهمید میخواهم جیغ بزنم دستشا گذاشت رو دهنم
romangram.com | @romangram_com