#آغوش_تو_پارت_78

-ی کلام دیگه بگی دوباره میگم پرتت کنن همون جایی ک بودی

-هر غلطی خواستی بکن.. فکر کردی من از توی جوجه پولدار می ترسم

-بسه.. تا نزدم جفتتون رو خورد و خمیر نکردم لال شین..

هر دو برگشتن سمت من..

ب ابی نگاه کردم

-مگه من نگفتم دور منو خط بکش.. حالیت نمیشه

-فاطی این پسره صدتا دختر دور و برشه آمارشو در آوردم...

-باشه ب تو چه؟!

-حیفی.. این و امثال این.. فقط واسه یکی دو روز می خوانت.

-این مشکل منه. تو این وسط چکاره ای... اصلا می‌خوام گول بخورم تورو سنن

-غلط کردی ک میخوای گول بخوری... گ.... وه خوردی.. مگه دست خودته..

چنان سرخ شده بود از عصبانیت ک ی لحظه ازش ترسیدم

رو کردم سمت امیر علی

-منتظر چی هستی بریم دیگه

-تو با این پسره هیچ جهنمی نمیری

-جات سبز ی هفته رفتیم شمال.. خیلی خوش گذشت

با این حرف امیر علی ابی انگار آتیش گرفت و حمله کرد سمتش خواست دوباره کبودش کنه ک خودم جداشون کردم

غریدم ب ابی

-چرا حالیت نیست.. چند بار بهت بگم.. من پول میخوام و این پسره می تونه هر چه قدر بخوام بهم بده اینقدر ک نخوام دست ب سیاه و سفید بزنم. ولی تو چی.. چی داری ک ب داشتنش دل خوش کنم.. بگو دیگه... بگو تا همین الان ولش کنم بیام پی تو..

لال شد و ب من خیره...

هیچ وقت دوست نداشتم کسی رو بشکنم.. اما دوبار ابی رو شکستم. خوردش کردم.. . اما خدا خودش می دونست ب خاطر خودش بود.... می خواستم ولم کنه و بره سراغ زندگیش... .....

توی ماشین امیر نشسته بودم و سرموتکیه زده بودم ب شيشه..

سکوتی ک ابی در جواب اون همه کوچیک کردنش تحویلم داده بود بد می سوزندتم.....

-غصه ی اون پسره رو میخوری؟ ک ماتم گرفتی براش؟

-نگه دار..

-کجا؟

-قبرستون.

خندید..

-شرطمون چی؟

با غضب نگاش کردم

-اون همه خوارش کردم بست نیست

-نوچ....این همه ازم طرفداری کردی ی کم هم عملیش کن دیگه

نگاش کردم

-منظور

ب گونه اش اشاره کن

-ب*و*س* ش کن

-برو بابا

-جدی گفتم..

-من ننه اتو ب*و*س* نمیکنم خودتو ب*و*س* کنم

-اولا مامانم... دوما. من فرق میکنه..

-برو ب مامان جونت بگو... بمیرم هم ک چقدر کمبود محبت داری

-ن ک تو هم بلدی ناز بخری... خیر سرم سیاه و.کبود شدم

-ب من چ.. من باید جواب گوی بی،عرضگیت باشم..

-اوی..

-اوی و.کوفت... راست میگم. بلد نیستی با این هیکل از خودت دفاع کنی من مقصرم

-یهو هوار بشن سرت توهم باشی خشکت میزنه.

-ولی حقته.. بیشتر از اینا حقته.. چهارتا مثل ابی تو این شهر باشن تو و امثال تو باید دختر بازی رو بب*و*س* ین بزارین کنار..

-فعلا ک هستیم در خدمتتون

-نیشتو ببند... ببینم اون گردنبندت چی شد؟

نگام کرد



-کدوم

-همون حلقه ی نگین جونت


romangram.com | @romangram_com