#یه_نفس_هوای_تو_پارت_97
- پنج شنبه همین هفته ساعت چهار ولی تو زودتر بیا.
رادین:
- من دعوت نیستم.
- شرمنده ولی این جور مراسما معمولاً فقط خانوما هستند.
****
- مامان من خسته ام تازه یک ساعته از سر کار برگشتم. ولش کن دیگه... خرما به اندازه کافی هست شمع هم روشن نکنیم حالا.
مامان:
- برو مادر جون اون دو تا رو نخوام بقیه وسایل رو لازم دارم.
- دیشب می گفتید بابا از مغازه می آورد.
مامان:
- یادم رفت، من که نمی تونم برم... مهمونا الان می رسند منم هنوز کارم تموم نشده.
- منم به نسیم گفتم زود بیاد.
مامان یه کم عصبی شد و گفت:
romangram.com | @romangram_com