#یه_نفس_هوای_تو_پارت_70
- بریم سالن پایین اون جا اسپیکراش بهترم هست صدارو زیاد می کنیم.
سی دی رو از کامپوتر درآورد. گفتم:
- آهنگ عربی هم داری؟
نسیم:
- مگه بلدی!
- بله که بلدم شما آهنگ داشته باش من واست کولاک می کنم.
نسیم:
- عزیزم وقت کردی یه کم از خودت تعریف کن.
- خب تعریفی هم هستم.
رفتیم پایین سی دی رو گذاشت تو دستگاه. خودشم رفت نشست روی مبل و منو نگاه می کرد. منم شروع کردم رقصیدن، به خاطر این که رقص پر تحرکی بود خیلی گرمم شد پولیورم رو درآوردم زیرش یه تاپ دوبند پوشیده بودم موهام رو هم با کلیپس جمع کردم بالای سرم و شالم رو برداشتم از زیر باسن به سمت کمر کج بستم و باز شروع کردم رقصیدن. نسیم که با دقت رقصم رو نگاه می کرد یهو بلند شد، دوید سمت راه پله ها. برگشتم ببینم کجا رفت که یه لحظه طرح اندام مردی رو دیدم که خودش رو کشید سمت دیوارِ انتهای سالن. نسیم هم رفت گوشه دیوار. شوکه شدم یعنی کی تو خونه شون بود. باباش که رفته بود کی بود که منو تو این وضعیت دید صدای آهنگ مثل مارش نظامی رو اعصابم بود صداش رو قطع کردم نسیم هم همون لحظه اومد.
- نسترن ببخشید رادین اومده خونه بریم اتاق من.
دستش رو کشیدم و گفتم:
romangram.com | @romangram_com