#یه_نفس_هوای_تو_پارت_40


- پسر خیلی خوب و متشخصی بود. نگاهش نجیب و پاک بود. البته نمی شه چند دقیقه ای قضاوت کرد ولی در ظاهر که خوبه، اون جور که تو گفتی دوست نداری فکر کردم مشکلی داره یا از این جوون ژیگولای امروزی که خوشم نمیاد... باز خودت می دونی بابا.

- من که دلم نمی خواد باهاشون برم ولی از اتوبوس که بهتره.

بابا با خنده گفت:

- بیچاره اگه بدونه ماشین خوشگل و گرون قیمتش رو با اتوبوس مقایسه می کنی...

بعدشم جدی اضافه کرد:

- در هر صورت مواظب باش، بالاخره یه پسره خودت دیگه بهتر از من می دونی... اگه دیدی ممکنه مشکل ساز شه با همون اتوبوس بیا.

- باشه فقط نمی دونم چه جوری به نسیم بگم از این به بعد باهاشون میام این یک هفته هر روز بهم تعارف می کرد من می گفتم نه.

بابا:

- شاید فردا هم تعارف کنه.

- شاید، اگر تعارف کرد رو هوا می زنم.

****

نسیم:


romangram.com | @romangram_com