#یه_نفس_هوای_تو_پارت_36
- چرا تنها؟ نسیم دیگه نمیاد.
- میاد ولی با داداشش برمی گردند، بابا یه ماشین دست دوم که پولش زیاد نمی شه. تازه هم رانندگیم خوب می شه هم کاری داشته باشم دیگه مزاحم شما نمی شم. بابا خواهـــش.
بابا:
- دوست دارم برات بخرم ولی دو، سه هفته پیش، ده میلیونی که از بازنشستگی گرفته بودم برای پیش پرداخت رهن مغازه ای که قراره با شوهرعمه ات شراکتی باز کنیم، دادم. ماشین خودم هم که لازم دارم وگرنه اون رو می دادم دستت.
- اون که بله، ماشین خودتون رو نمی خوام. مغازه گرفتید؟ چرا در موردش چیزی به من نگفتید.
مامان:
- شما کی پیش ما نشستی که بهت بگیم.
- حالا مغازه چی هست؟ کی شروع به کار می کنید؟
بابا:
- احتماًلا سوپر مارکت بزنیم فعلاً که مغازه رو گرفتیم حالا حالا کار داره.
- مبارک باشه.
بابا:
romangram.com | @romangram_com