#یاهیشکی_یاتو_پارت_5
پرهام- جونم مامان؟؟؟
مامان- سلام پرهام جان
پرهام- سلام
مامان- کجایی؟؟
پرهام – الان داروخونه پیشه امیرم.
مامان- چقدرخوب میخواستم بگم قرص هام تموم شده، میشه اومدنی زحمتش رو بکشی؟؟
پرهام- به روی چشم.توجون بخواه
مامان- ممنون. ناهار میای؟؟؟
پرهام- آره. الان کم کم راه می افتم.
مامان- باشه عزیزم مواظب خودت باش.
پرهام- چشم خدافظ
گوشی رو قطع کردم
امیر- مامانت بود؟؟
پرهام- آره قرص های میگرنش تموم شده بود خواست براش بخرم. زحمتش رومیکشی؟
romangram.com | @romangram_com