#یاهیشکی_یاتو_پارت_49
تا خونه کلی حرف زدیم باز هم جلوی سفارته هند پیاده ش کردم. موقع خداحافظی دستش روکه توی دستم بود رو بوسیدم و گفتم:
پرهام- مواظب خودت باش
گیسو- توهم همینطور
لبخندی زد و رفت و منم رفتنش رو تماشا کردم.
وارد خونه که شدم اعضای خانواده دوره هم جمع بودن
پرهام- سلام به همگی
همه- سلام
پریا- چی شده؟ سر حالی؟
پرهام- آره خیلی سر حالم بهتر از این نمیشم.
پریا- باید واسم توضیح بدی
مامان- خسته نباشی بیا بشین برات چای بیارم
پرهام- ممنون. با با چه عجب این موقع خونه اید؟
بابا- خب کارم زود تموم شد اومدم.
به سمته دستشویی رفتم و دست و صورتمو شستم واومدم روی مبل لم دادم.
romangram.com | @romangram_com