#ویروس_مجهول_پارت_90

-چيه؟ نظرت عوض شد؟ صبر كن، الان بر می‌گردم!

مثل بمب ترکیدم:

-دو دقیقه خفه شو تا يه چيزی رو بهت بگم!

آه پر حسرتی كشيد و گفت:

-باشه، بگو.

-موشا تو قفسشون نيستن. نه ميكی، نه مينی.

پوزخند صدا داری زد که به وضوح شنیدمش و به مسخره پرسید:

-تو می‌خوای يه بهونه جور كنی تا من بيام خونت، مگه نه؟

با عصبانيت خالصی داد زدم:

-خواهش می کنم مسخره بازی رو كنار بذار و جدی باش! موشا تو قفسشون نيستن! فهميدی يا يه جور ديگه حاليت كنم؟!

انگار تازه قبول کرد که من شوخی نمی‌کنم. با شک پرسید:


romangram.com | @romangram_com