#ویروس_مجهول_پارت_103
شونه بالا انداختم و ریلکس گفتم:
-وقتی ايدز گرفتی، اون وقته كه میفهمی منظور من چی بوده.
به چشمام زل زد، منم با پرروئی بهش زل زدم. وقتی ديد از رو نمیرم گفت:
-باشه، ولی اگه گندش در بياد، سريعا به همه میگم تقصير تو بوده!
دستم رو به سمتش دراز كردم:
-قبول دارم. دست بده!
محكم دست داد و گفت:
-پس هيچ بنی بشری از اين ماجرا خبردار نمیشه.
***
يواشكی دستم رو جلوی دهنم گرفتم، خميازه كشيدم و بعد به قيافه ی خندونش نگاه كردم و پرسیدم:
-يعنی الان حالتون خوبِ خوبه؟
romangram.com | @romangram_com