#ویلای_نفرین_شده_پارت_7
دست ِ منو گرفت و بعد ولم کرد
لعنت به اون کسی که
عاشقم کرد
لعنت به من چه ساده دل سپردم
لعنت به من اگر
واسش میمردم
دست ِ منو گرفت و بعد ولم کرد
لعنت به اون کسی که
عاشقم کرد
لعنت به اون کسی که عاشقم کرد)
نازی دکمه خاموش رو زد و ضبطو خاموش کردو گفت:این چرا انقدر غمگینه دلم گرفت درسا اینارو گوش میدی افسرده نشی دختر؟
درسا:نترس نمیشم
باران:راس میگه ادم افسرده میشه یاد عشق نداشتش میوفته چه اهنگ غمگینی
نیلوفر که خمار خواب بود گفت:من میخوابم رسیدیم بیدارم کنید
بعد از گذشت ساعت ها بلاخره به شمال رسیدن جلوی ویلا ماشینو نگه داشتن و با هزار دردسر نیلوفرو از خواب شیرینش بیدار کردن ولی همون که چشمشون به ویلای قدیمی و درب و داغون خورد هركدوم چیزی گفت:
romangram.com | @romangram_com