#ویلای_نفرین_شده_پارت_110

پرهام ادامه داد=تنها جن هايي كه يه ادمو تسخير ميكنن اين چاقورو دارن و اونو به فد تسخير شده ميدن تا براشون قرباني بياره

بهار=چي داري ميگي؟

حسين=تمام اين حرفا يعني ينكه باران تسخير شده و اگه باران تسخير شده باشه...

نيلوفر كلافه گفت=ادامش

اميد=اگه باران تسخير شده باشه صددرصد درسام تسخير شده

نيلوفر با گريه گفت=حالا چيكار بايد بكنيم؟

محمد رضا سرشو تكن دادو گفت=تنها راهش اينه لعوناردو و ورونيكارو احضار كنيم

بهار با گريه گفت=اگه جواب نداد چي؟

شايان بلند شدو گفت= بايد جواب بده اگه نده خودم اون عوضيارو ميفرستم جهنم

و از خونه بيرون رفت

محمد رضا رو به دخترا گفت=من و اميد تو حال ميخوابيم شمام بريد تو اتاقاتون تا فردا صبح كاري از دستمون بر نمياد

نازي با اخم گفت= يعني چي همين الان بايد بريم كمكشون

اميد گفت=نميشه

نيلوفر=چرا نميشه؟

حسين=چون قدرت جنها تو شب دوبرابر ميشه و كاري از ستمون ساخته نيست بريد بخوابيد

دخترها بي حرف به سمت ا تاق هاشون رفتند و با زور ارام بخش خوابيدن

romangram.com | @romangram_com