#وانیا_ملکه_خواب_ها_(جلد_دوم)_پارت_99

-دويست و پنجاه و هشت نرماله

-چه دقيق!ولي فکر نمي کني نرمالش اشکال داره؟

ويدا-نه مشکلي نداره من خودم چهارصدتا و بيشتر مي رم دويستا اتفاقا کمه…چقدر حرف مي زني؟تند سريع…

ويدا-ايست نداشته باش…

ويدا-پشت سر هم…

ويدا-تند تر…انقدر مکث نکن…

با نفس نفس گفتم-چقدر…گير مي دي؟…چند تا شد؟

-چيکار داري چند تا شد؟تو کارتو بکن!

چند تا گيلاس دستش بود چند تا هم تو دهنش و منو زير نظر داشت

-کوفتت…ب…بشه گيلاس…کجا بود؟

-چقدر نفس نفس مي زني تنبل؟گيلاس تو جيبم بود هميشه مي ذارم تو جيبم چون خيلي گيلاس دوست دارم

-له نمي شه؟چند تا شد؟اصلا مي شمري؟

-نه له نمي شه!آره مي شمرم تو کاريت نباشه من کارمو خوب بلدم کارو سپردي دست کاردون

با حسرت و حرص به گيلاس هاي سفيد رنگي که تو دهنش جا ميداد نگاه کردم و گفتم-مي شه…تموم.…کنم؟

-به هيچ وجه نمي توني ادامه بدي؟به نظر من هنوزم مي توني

romangram.com | @romangram_com