#تیام_پارت_98
ببخشید، از جای دیگه دلم پر بود سر تو خالیش کردم .
سرمو روی شونش گذاشت و گفت:
بگو منو بخشیدی.
کاوه گناه به اون بزرگی من رو ببخشید، من گناه به این کوچیکی رو نبخشم.
- بخشیدمت.
- برو صورتت رو بشور بریم شام بخوریم، حتماً گرسنه ای.
بعد از شام شوهر کتایون هم اومد، وقتی از کاوه پرسیدم:
کیوان کجاست؟
جواب داد:
شیفته، تا یکی دو ساعت دیگه پیداش می شه.
بعد از نیم ساعت دیگه از خستگی نمی تونستم بشینم، آروم گفتم:
romangram.com | @romangram_com