#تیام_پارت_5


- وای نمی دونی قرار امشب کنسل شد.

در حالی که از خوشحالی صدام میلزید گفتم :

چرا؟

-خوب مادربزرگ سحر حالش بد شده الان همشون بیمارستانن، دکترا جوابش کردن انگار سکته کرده.خوب کاری نداری؟

- نه خداحافظ

مامان با حالت مشکوک نگام کرد و گفت:

حالا چی میگفت که تو یه باره ازاون حالت بیرون اومدی؟

- مامان!

زود حرف تو حرف اوردم و گفتم رامین میاد دنبال سی دی زبانم بهش بدین.

حالا کجا میری دارم شام میکشم


romangram.com | @romangram_com