#تنهایی_رها_پارت_2


- ماشالله پسرم بلاخره ازدست رها رها میشی دیپه بهت نیمچه مهندس نمیگه

بادهانی پرو جواب داد

- بله دیگه به خاطر همین حرف رها منم ارشد شرکت کردم ..انگاربالیسانس مهندس نبودم .راستی رها کجاست؟

_مادر با ناراحتی جواب داد نمیدونم بچه م از عصر که اومد خونه بی حال وکسل بود رفته تو اتاقش استراحت کنه.

توی اتاق روی زمین نشسته بودم و به مدل جدید نگاه میکردم که با صدای در اتاق به خودم اومدم سعید با آهنگی خاص به در اتاق می زد و آرام آرام در را با ضربات باز کرد و وارد شد

- سعید چخبرته در اتاقو شکستی

با شوخی جواب داد

- إإإ چه پررو مگه اتاق فقط مال تو من دوست دارم سهم خودمو بشکنم حالا چی میگی؟

کنارم نشست واز حالت شوخی خارج شدوگفت:

رها مامان میگه که امروز حالت خوب نبوده مشکلی داری خواهر کوچولوی قشنگم

_به دیوار روبه رو مات خیره شدم وگفتم حالم خوبه کمی کسلم نمیدونم چرا ؟

دستشوروی شونه ام انداخت :

- خوبه از کسالت بیرون بیا

با حالت شوخی دستم راکشید

با زحمت بلندم کرد

- از تو کسالت بیا بیرون دیگه بعد دستم رها کردو خودشو محکم به زمین انداخت


romangram.com | @romangram_com