#تنهایی_رها_پارت_164
از حرف آرینا ناراحت شدم امین هم چهره اش درهم ریخت و جواب داد.
_نخیر من به همه ی هنرمندان وآدم های صبور و با ادب ارادت دارم حالا فرقی نمی کنه چه سمتی داشته باشه.
از نظر شما اشکالی داره؟ ارینا پاروی باگذاشتو موعای لختو نسبتا بلندشو به عقب زد
_نه اشکالی نداره ولی....
روش اونور کرد..نگاه تمسخرآمیزی به ما کرد پوزخندی زد
آقای ناصری همون مرد مسن گفت:
_دکتر جان خب چکار می کنی با کارو درس شنیدم تخصصت رو گرفتی؟
_بله البته دوست دارم ادامه بدم و بیشتر پیشرفت کنم.
_آفرین آفرین بچه های من که به فکر درس و تحصیل نیستند دل به این پول های بی زبان من خوش کردن که البته پول و شهرت جای علم رو نمی گیره.
آرینا ادامه داد
_پدر جون امروز پول حرف اول رو میزنه نه علم.
پسر همراهشون که مودب به نظر می رسید درحال خوردن میوه بود پاروی پاپا گذاشت وگفت
-البته بد نیست آدم ی مدرکم داشته باشه هر چند تجارت موفق حرف اولو میزنه پول داشته باشی سوادم داری
حوصله این بحث هارو نداشتم و آرام گفتم
-میشه برم
سرشو چرخوندطرفم نگاه کوتاهی ه من کرد
romangram.com | @romangram_com