#تنهایی_رها_پارت_141

- کمی آرام باش بعد حرف بزن

- اگه اجازه بدین من ..من بیام کارای خونه شمارو انجام بدم توی این موقعیت با این زمان کم فکر نمی کنم کسی رو پیدا کنید.

با تعجب پرسید

_شما شما.؟! نه نه راضی نیستم شما به زحمت بیفتید خونه من انقدر بهم ریخته است که شما با این همه خستگی و کار و درس نمی تونید انجام بدید نه نمی خواد شما زحمت بکشید گفتم که می برمشون هتل.

_نه دکتر خواهش می کنم من حالم خوبه خودتون بهتر می دونید قلب من مشکلی زیادی نداره و کار خونه کار سختی نیست منم می تونم انجام بدم.مگه نگفتید که مهموناتون خیلی مغرورند به نظر شما اونا فکرای بد در مورد شما نمی کنندچرا نبردیشون خونه؟خواهش می کنم اجازه بدین این کارو انجام بدم خوشحال میشم.

کمی مکث کرد وبا دست پیشانیش را ماساژ داد.

_ولی اخه راضی به زحمت شما نیستم بخدا تو خیلی ظریفی کارای خونه ی من خیلی زیاده

ازاینکه به من گفت ظریفی لبخندی زدم ولی خودمو زود جمع کردم .

_هیچ زحمتی نیست قول می دم کارا رو خوب انجام بدم.

- در این شکی نیست که شما همه کاراتون و خوب انجام می دید حالا سوارشید می رسونمتون خوابگاه سرده.

_نه ممنون خودم میرم.

_ای بابا شما چقدر تعارفی هستید.

خودش جلو رفت برگشت عقب و با سر اشاره کرد

- بیا دیگه.

وای از نگاش ضعف کردم.

بین راه درباره ی مهمانهاش صحبت کرد.

_راستی خیلی ممنونم که برای ورود مهمانها کمکم می کنی.اگه تا فردا کسی رو پیدا کنم به شما زحمتی نمی دم.

romangram.com | @romangram_com