#تلنگر_سیاه_پارت_9
_هه پس هنوز منو نشناختی خطر واسه من بی معنیه!!
و در حالی که به سمت در میرفتم ادامه دادم :
_همینطور معذرت خواهی.
امیر _ارمان بزار بره چیزیه ک خودش میخواد.
جواب دادم:
_دقیقا
و ازشون فاصله گرفتم.
پیش به سوی خانه متروکه و...
ساهی
سوار ماشین شد وگفت :
دلنواز_سلام عشقم خوبی؟
در همون حال سمتم خم شد و گونمو ب*و*س*ی*د.
لبخندی زدم و در جوابش به گرمی گفتم:
_سلام نفسم الان که تو رو که دیدم عالیم.
_خب کجا بریم گلم؟
دلنواز _اوم بریم پارک؟
_باشه بریم.
دلنواز_ساهی؟
_جانم؟
دلنواز_میخوام درمورد یه موضوع مهم باهات صحبت کنم.
romangram.com | @romangram_com