#سورنا_پارت_8
-عزیزم چیه ماتم گرفتی؟؟؟
سرم رو از پایین تا بالا بردم قد بلند موهای خوشرنگ ایستادم وخودم رو تکونی دادم .
-حرفیه؟؟؟
وراه افتادم که به سمت ماشینم بروم دستم رو کشید وگفت:
-اره عزیزم حرفیه از یک ساعت پیش تاحالا دارم نگاهت میکنم
دستم رو کشیدم وراه افتادم سمت ماشین روشنش کردم وراه افتادم بارون گرفت دیدم همون خانوم گوشه خیابون ایستاده
هیچ وقت سر قبر نازنین به خودم اجازه بازی کردن با دل کسی رو نمیدم رفتم توی نقش خودم اگه مخ این رو هم بزنم میشه 109 نفر از وقتی که خوب شدم میشه 109 نفر که به تله من افتادند .
رفتم جلو پاش ترمز زدم شیشه رو پایین دادم وگفتم:
-نمیایی بالا؟؟؟
-خیر اقا حرفیه؟؟؟
-اره حرفیه
دستگیره در رو کشید وسوار شد راه افتادم لب گشود:
-مجردی؟؟؟
-اوهوم
-اسمت چیه؟؟؟
-سورنا
-چه اسم قشنگی منم مهتاب هستم
-اسم تو هم قشنگه خانومی
فکر بکنم بشه مخش رو زد میشه تحملش کرد
-دوست پسر یاشوهر؟؟؟
-شوهر دارم ولی دوسش ندارم
ابروم پرید بالا
خدا لعنت کنه همتون رو ولی من فقط انتقامم واسم مهمه پس بیخیال سورنا
-چرا اخه؟
-خودشم دوسم نداره
-پولی کار میکنی مگه؟؟؟
-اره خرج خونه رو میدم
romangram.com | @romangram_com