#سورنا_پارت_63

ونزدیک ونزدیکتر رفتم اینبار عقب نرفت وبا گستاخی ایستاد وتوی چشمام خیره شد کمی جا خوردم ولی به خودم اومد وفریاد زدم:

-دیگه حتی حق خروج از اتاق هم نداری تا وقتی که اجازه بدم .

پوزخندی زد که عصبی ترم کرد .

فریاد زدم:

-بخدا اگه میشد چالت میکردم .

-ههههه برو بابا

وصورتش رو از اونطرفم کرد .

کشیدمش سمت خودم ودر گوشش گفتم:

-خیلی گستاخی ادمت میکنم

-تو اول خودت رو ادم کن اگه میتونی من پیش کش

به چه حقی این گستاخی رو کرد؟؟؟

چقدر این دختر پررو بود اصلا واسش هیچ چیز مهم نبود دستش رو تا جا داشت فشار دادم انقدر مغرور شده بود که حتی یک قطره اشک هم نریخت خیلی محکمه اولین باره که کسی جلوی من اینطور محکم برخورد میکنه خیلی جاخوردم .

دندونام رو روی هم ساییدم دستش رو به نفرت ول کردم ورفتم بیرون ودر رو محکم بهم کوبیدم حرصم رو سر در خالی کردم .

دادزد:

-روانــــــــــــــــــــی .الاغ اسب

رفتم پایین موبایل دختر که در حال خودکشی بود .

پوفی کردم چقدر زنگ خور داره از اسمی به اسم ارمین ومامان خیلی بهش زنگ میخوره

ارمین .

ههه اینم که جانماز اب میکشه کثافته همه دخترا شبیه همن نکبت .

رمزش رو حک کردم چندتایی اس ام اس از طرف ارمین بود

باز کردم اولیش نوشته بود:

-سلام ایسانم خوبی عشقم؟؟؟پس چرا رفتی از خونه امون؟؟؟بابا چیزی بهت گفته خانومم؟؟؟

خانومم الاغ بیشعور پسره نکبت

-ایسان جونم خوشگلم دلت نمیخواد دیگه بهم جواب بدی؟؟؟حرفای این بابامو گوش نده بخدا یه چرتی گفت تو چرا قهر میکنی؟؟؟بخدا تو زن زندگی منی چرت میگه که من نمیتونم خوشبختت کنم

-ایسان جان من نگرانتم .چرا چند روزه جواب نمیدی؟؟؟نکنه از من سیر شدی؟؟؟

-سلام عشقم باشه جواب نده جواب نده تو هم پسم بزن خوبه؟؟؟

یکی دیگه از اس ام اس ها از طرف دختری بود به اسم هلینا

باز کردم:

romangram.com | @romangram_com