#شروع_از_پایان_پارت_172

_ چرا اینجوری نگاهم میکنین ..........اگه قراره یه راه حل پیدا کنیم خوب اول باید صورت مسئله رو کامل بنویسیم دیگه ......

بهزاد پیش دستی کرد و گفت :

_ خوب صورت مسئله رو بگو کیانا........

_ اولا ژان پل مسلمون نیست ،دوم اینکه سنش هم یه مقدار برای مریم زیاده.........ایرانی هم که نیست ........خوب خانواده ش قبول نمیکنن دیگه......

با شرمندگی اضافه کردم :

_ اگه خیلی پولدار بودی شاید پولت چشمشونو روی بقیه ی ایرادا می بست ..........

ژان پل سرشو انداخت پایین و با نا امیدی گفت :

_ یعنی هیچ راهی نیست ؟........

_ چرا یه راهی هست .......

با خوشحالی نگاهم کرد و گفت :

_ چی ؟........

romangram.com | @romangram_com