#شروعم_کن_تو_میتونی_پارت_3

زمان به من آموخت که دست دادن به معنای رفاقت نیست،

قسم خوردن به معنای بر سر قول ماندن نیست،

وعشق ورزیدن ضمانت تنها ماندن نیست؛

وجودم پر از بغض است،

نمیدانم چرا

ولی این روزها با هرتلنگری باعث می شود که راحت ببارم،

حتی مقابل دیگران،

حالم را می پرسند می گوییم روبه راه است ولی افسوس که هیچ کسی نفهمید رو به همان راهی هستم که او رفت....

نه او مقصر بود نه دیگران،

اشتباهم درزندگی این بود که هر جا رنجیدم خندیدم

فکر کردند درد ندارد ضربه ها را محکم تر زدن

دیگر نگران نیستم،آب از سرم گذشته،در سیل خیانتش غرق شدم

چه دنیای جالبی ،آنقدر خسته ام که دیگر به خودم هم اعتماد ندارم

می خواهم گوشه ای پشت به این دنیا زانوهایم را بغل کنم وبگوییم،خدایا...من دیگر بازی نمی کنم...

میدانم خدایا هرکس سزاوار فرصتی دیگراست اما نه برای همان اشتباه،

او اشتباه کرد ورفت ،

همیشه قرار نیست من کوتاه بیایم ومنتظر بمانم،


romangram.com | @romangram_com