#شطرنج_شکسته_پارت_34

می بی
فکر می ک
ممک
این علاقه ی بیش از حد روی مامویتشون اثر بذاره برای همین با سرهنگ رازقی که مافوقشون بود حرف می ز
و تصمیم می گیرن پرونده رو از افشین بگیرن.افشین تقریبا از اداره طرد می شه.مسعود مظفر خودش رو با گریم و پوست مصنوعی به جای یاشار رنجبران جا می ز
و یگا
رو که به برادرش یاسین پناه برده بوده به طرف خودش می کشو
و بعد با افشین تماس می گیره و افشین رو به خو
ش می کشو
.اون جا یگا
با دیدن یه خالکوبی روی بازوی یاشار قلابی که خودش یه روزی برای مسعود مظفر طراحی کرده بود متوجه می شه کسی که خودش رو یاشار معرفی کرده در واقع مسعود مظفر هست.افشین توی یه درگیری توی اون خو
شهید شد البته خود مسعود رو هم کشت.اون روز مسعود به یگا
گفت که یاشار کشته نشده.یگا
و آرتین رفتن دنبال یاشار.اونو قانع کردن که اطلاعاتی که طی زمان زندگی ای که توی خفا داشته رو در اختیار اونا بذاره.یگا
از مسعود شنیده بود که دختر آرتین پیش سعید برادرش بود.شب قبل از عملیات حمله به خو
سعید مطفر یگا
میره اونجا و مهتاب،دختر آرتین رو از اونجا می کشه بیرون و سعید رو می کشه اما خودش تیر می خوره و توی دستای یاشار می میره.یاشار برای اون هشت سال زندگی سختی که داشته و همه فکر می کردن مرده و برای اطلاعات ارزشمندش ارتقا درجه می گیره.ولی آرتین با مختوم شدن پرونده به کلی از اداره کناره گیری می ک

romangram.com | @romangram_com