#ثروت_عشق_پارت_72

- سلام سمانه جون خوبی؟
- آره عزیزم! اگه بدونی چقدر دلم برات تنگ شده! محمد خوبه؟
- آره بابا. ببین قدر زندگی مجردیتو بدون.
- چرا مگه چیزی شده؟
- نه بابا همینجوری کلی گفتم.
- وا.
- سمانه یه خبری دارم که وقتی بشنوی باور نمیکنی.
- چه خبری؟ خوبه یا بد؟
- خوبه.
- خب بگو تا جون به لب نشدم دختر.
- داری خاله میشی.
- ها؟
- داری خاله میشی.
یک لحظه معنای حرفای اونو نفهمیدم، اما بلافاصله دوزاریم افتاد.
- دروغ میگی! وای! مبارکه فرانک جون! به سلامتی! تبریک میگم! اگه بدونی چقدر خوشحال شدم!
فرانک چهار سال پیش ازدواج کرده بود. واقعا از شنیدن این خبر خوشحال شدم.

romangram.com | @romangram_com