#ثروت_عشق_پارت_2

-21. تو چی؟
- 26.
همونطور که بهم چشم دوخته بود قهوشو خورد. منم بستنیمو خوردم. ناخودآگاه لبخندی گوشه ی لبم اومد.
آخرین جرعه ی قهوشو هم سرکشید و یک دفعه اخماش رفت تو هم. ازش پرسیدم:«حالت خوبه؟»
- نه دلم درد میکنه. من میرم دستشویی الآن میام.
وقتی که مطمئن شدم رفته، کیف پول، موبایل و سوییچ ماشینشو برداشتم و زدم به چاک. سوار ماشینش شدم و بلند بلند خندیدم. دست خودم نبود.
همون موقع گوشیش زنگ خورد. اسم یک زن بود!
- الو؟
- سلام... ببخشید شما؟
- شما زنگ زدین اونوقت از من میپرسین؟
- مگه این موبایل رامتین نیست؟
- آه...فکر کنم.
- من زنشم!شما کی باشین؟
- ا پس زنم داره؟ بابا کارش خیلی درسته! دست شیطونو از پشت بسته!
- خانوم گوشی رو بده بهش کارش دارم.
- هاه اگه بدونی گیر چه عوضیی افتادی!

romangram.com | @romangram_com