#سایه_پارت_106
- خودتم میدونی مجبور بودم ،چون درست بعد از تعیین واحد فهمیدم تو خواستگارمی
به مچ دستش فشاری وارد کرد وگفت:
- تو که گفتی اون حاضره هر کاری به خاطرت انجام بده پس چرا نمی خواستی با اون کلاس بگیری
به خودش لعنت فرستاد که نتونسته جلو زبانش را بگیرد واینهمه اطلاعات را یکجا به آرمین داده است در حالی که صدایش از هیجان وفشار درد می لرزید ،عاجزانه گفت:
گفتم که ............بخاطره...-
حرفش را قطع کرد وگفت:
- اون خواستگارت بوده ؟
با خشم دستش را ازمیان دستش بیرون کشید وداد زد :
- آره اون خواستگارم بوده !......می بینی که بخاطر تو ، چه خواستگارهایی رو از دست دادم
با خشم غرید
- پشیمونی !
چند قدم به عقب برداشت وبغض آلود گفت:
- از اول هم توانتخاب من نبودی که حالا بخوام پشیمون باشم !
برای مهار بغضش نفس عمیقی کشید وبا تنفر ادامه داد
- مطمئن باش ، که هیچ وقت هم آرزوی من نخواهی شد
سپس خشمگین وعصبی اتاقش را ترک کرد و وارد اتاق خودش شد در را پشت سرش بست و لحظه ای همانجا ایستاد مچ دستش درد می کرد اما سوزش درد دلش بیشتر از مچش آزارش میداد
با دست دیگرش جای دست آرمین را لمس کرد ، گرمای دست آرمین تا عمق وجودش را می سوخت خوب می فهمید که به مانند نصف بیشتر دخترای دانشگاه جذب شخصیت ورفتار آرمین بوده و انتخاب کلاسش با آرمین فقط از روی علاقه اش به شخصیت آرمین بوده است، نه چیز دیگر ،اما مجبور بود که در مقابلش احساساتش را در زیر فشار غرور له کند و از بین ببرد، خوب می فهمید که در زندگی آرمین هیچ جایی برای اونیست پس بی خود نباید به این احساس یکطرفه بها می داد وخودش را اسیرش می کرد
به طرف کمد لباسش رفت ولباسش را با یک دست لباس خواب تاپ و شلوارک صورتی آستین حلقه ای با طرح عروسکی عوض کرد و موههای مدل زده اش را آزاد روی شانه اش ریخت و خودش را برای شب زنده داری محیا کرد. اما هرچه اطرافش را گشت کتابهایش را نیافت به یادش افتاد که آنها را در سالن جا گذاشته است.بی خیال از اتاق خارج شد و از پله ها پایین رفت وکتابهایش را برداشت .هنوز یک پله بالا نرفته بود که صدایی در آشپزخانه توجهش را جلب کرد از ترس نفسش را در سینه حبس کرد وبا وحشت به پشت سرش برگشت
- آرمین با تی شرت و شلوارک راحتی سفیدی که پوشیده بود مثل یک روح پشت سرش ایستاده بود،از ترس جیغی کشید ویک قدم عقب پرید
آرمین سرد و خشن گفت:
- مگه روح دیدی که اینجوری جیغ می کشی!
romangram.com | @romangram_com