#سنگ_قلب_مغرور_پارت_142

که داری اینجوری منو میرنجونی

یه امشب جای من باش.

جای اونی که چشماش

به در خشک شد

ولی عشقش نیومد.

یه امشب همسفرباش

مثه من دربدر باش

جای اونی که به دنیا پشت پا زد

مهرا برگشت و نگاهم کرد.چشماش هوای بیرون داشت.......... نمدار و خیس...........

باید کاری کنی آروم بگیرم

باید یک لحظه دستاتو بگیرم.

دیگه نتونستم تحمل کنم.دستاشو گرفتم. مانعم نشد. نگاهش از صورتم به پایین کشیده شد و ثابت موند.

باید برگردی امشب باز به این خونه


romangram.com | @romangram_com