#اس_ام_اس_پارت_8
همون شماره ی ناشناس بود!
تو اسمس نوشته بود: شما؟
تازه یادم افتاد که از این شماره عذرخواهی نکردم! این شماره همون شماره ای هستش که براش اشتباهی اسمس درسا رو فرستادم!
سریع براش نوشتم: سلام,ببخشید من یه عذرخواهی به شما بدهکارم! دیشب اشتباهی اون اسمس رو برای شما فرستادم! نزدیکای سال تحویل بود که دیگه فرصت نشد اَزَتون عذرخواهی کنم!
براش فرستادم!
گوشی رو هنوز تو جیبم نذاشته بودم که لرزید! وای! سرعت عمل در این حد؟ یعنی سرعت تایپ اینقدر...! بی خیال آتی! اسمس رو ببین!
اسمس رو باز کردم! نوشته بود: خواهش می کنم! افتخار آشنایی میدید؟ البته اسمتون رو نگید! راستش من دیشب با خودم گفتم اولین اسمسی که از یه ناشناس اومد,با اون ناشناس دوست بشم! حالا فرقی نمیکنه که اون شخص کی باشه حتی یه پیرمرد! اسمتون رو نگید فقط یه اسم به عنوان لقب بگید! البته اینو هم بگم که با اون اسمس احساسی تون صد در صد پسر نیستید! درست حدس زدم؟
شوکه شده بودم! الان من جوابشو چی بدم؟ بی اختیار دستام رفت رو صفحه و شروع کردم به نوشتن: باشه البته! میتونید منو به این اسم بشناسید: آتی! مخفف اسممه! حالا تا فردا بشینید حدس بزنید اسمم چیه! حدستون هم درسته من دخترم! تجربی خوندم تو دبیرستان ولی به خاطر علاقه ی بیش از حدم به سینما کنکور هنر هم ثبت نام کردم! امسال کنکور دارم!
و شما صد در صد یه پسرید نه؟
براش فرستادم! نمیدونم چرا ولی از اون شخص ناشناسی که الان هیچی اَزَش نمیدونم و تنها چیزی که دارم اَزَش یه شماره ی موبایله! من حتی نمیدونم دختره یا پسر؟ خوشم اومده بود! از اعتماد به نفس بالاش خوشم اومده بود! از این که چنین جسارتی کرده بود! از این بازی خوشم اومده بود! یه تنوعی و یه هیجانی رو به زندگیم اضافه می کرد که همیشه دنبال یه نفر باشم تو اطرافم که ببینمش! من به چیزی گیر بدم ول کُن نیستم!: دی
تو همین فکرا بودم که مامان صدام زد: آتنا بیا پایین باید حرکت کنیم!
چمدونم پایین بود! یه نگاه بخودم کردم تو آینه و یه بوس برای خودم فرستادم! داشتم از پله ی آخر پایین میرفتم که پام سُر خورد و افتادم!
پوف! اینم از جیره ی سوتی امروزم! تعجب کردم که جیره امو ندادم!
سوار ماشین شدیم که حرکت کنیم! الان فرصتی کردم یه نگاهی به گوشیم بندازم! جوابمو داده بود: اهوم من یه پسرم! و البته باید بگم چه تفاهمی! چون من هم مثل تو کنکور هنر ثبت نام کردم! عاشق سینما هم هستم! با این تفاوت که من مثل تو تجربی نخوندم تو دبیرستان ریاضی خوندم! می تونید من رو "دوست ناشناس"صدا بزنید!
جان؟ الان من بگم به این دوست ناشناس! ای بابا آتی تو هم این وسط بین این همه حرف گیر دادی به این لقبه؟ یه چیز مهم تر هم داره مثل خوره این مغز آکبندم رو میخوره! به خاطر همین سوالم رو براش فرستادم: شما هم سن منید؟
سریع جوابمو داد: خانوم آیکیو! من از کجا بدونم شما چندسالتونه که جوابتون رو بدم؟: دی
از جوابش خنده ام گرفته بود! اینم از سوتی دوم امروزم!
براش نوشتم: (شکلک خنده)ببخشید! من 19 سالمه و امسال کنکور دارم! و شما؟
جوابمو داد: من 21 سالمه! دیر کنکور دادم و الان با شما کنکور میدم!
بازم یه سوال دیگه! چرا دیر کنکور داده؟ خوب چی کار کنم حس فضولی م به کار افتاده!
براش نوشتم: ببخشید قصد فضولی نباشه که خودمم خوب میدونم دقیقا قصدم همونه: دی چرا دیر کنکور دادید؟
بعد 3 دقیقه جوابمو داد: (علامت خنده)من بزرگ شده ی آمریکام و اون جا درس خوندم همونجا هم به دنیا اومدم! پدر و مادرم هم اصالت ایرانی دارند! 3سال پیش به خاطر مریضی مادربزرگم برگشتیم ایران تا برای همیشه بمونیم! من هم به خاطر مشکلات زیاد نتونستم وقتی برای درس خوندن و کنکور و دانشگاه داشته باشم! تا این که امسال فرصتشو کردم!
romangram.com | @romangram_com