#اس_ام_اس_پارت_5
خنده ای کردم و لباسمو پوشیدم! یه مانتوی سفید و شلوار سورمه ای و یه روسری سورمه ای! باحال شد!
یه دوشی هم با عطر گرفتم! دست آنیتا رو کشیدم و بلندش کردم و بردمش پایین!
رفتیم دم در! همه منتظر ما کنار ماشینا وایستاده بودن! خیلی تند شروع کردم به حرف زدن: اومدم بگم که سلام نکردم وقتی اومدید تو و همه نشستیم پای فوتبال! حالا همگی سلام! در ضمن سال نو تون هم مبارک! ایشالا بخوره تو سرتون!
همیشه این مواقع قیافم خیلی خنده دار میشد!
همه یهو زدن زیر خنده! رو آب بخندین مگه من چی گفتم؟
سوار ماشین شدم و کنار دست اخوی گرام نشستم! طبق معمول چون حتی اگه 5 دقیقه تو ماشین بشینم خوابم میگیره هندزفری رو از تو کیفم در آوردم و گذاشتم تو گوشم و اهنگ من عوض شدم از
Arash ap &masih
رو پلی کردم!
: [مسیح]
اگه بازم دلت خواست ، ببینی منو
نه من دیگه نیستم ، مثله قبلنا
من عوض شدم ، هستو رَد شدم...
تو دروغ گفتیو ، من بلد شدم ...
ببینم نیستم مثله قدیم
فکرتم دیگه از سر پرید
[آرش AP]
دیگه پات نمیشینم ، برات نمی میرم
وقتی نیستی پیشه من ، سراغت نمیگیرم
به نبودت عادت کردم ، دروغاتو باور کردم
تورو از تو قلبم کَندَن ، روتو چشامو میبندم
میبندم... . ... ..
[مسیح]
romangram.com | @romangram_com