#اس_ام_اس_پارت_38
Wondering if you were ever coming around
و در این عجبم که میای پیشم
My faith in you was fading
اعتمادم نسبت به تو داشت سست میشد
When I met you on the outskirts of town, and I said
وقتی تورو خارج از شهر دیدم, و بهت گفتم
Romeo save me, I've been feeling so alone
رومئو منو نجات بده, خیلی احساس تنهایی می کنم
I keep waiting, for you but you never come
منتظرت موندم ,ولی هیچوقت نیومدی
Is this in my head, I don't know what to think
یعنی از روی احساس تصمیم گرفتم, نمیدونم باید به چی فکر کنم
He knelt to the ground and pulled out a ring and said
چون اون رو زمین زانو زد و یه حلقه از جیبش در آورد و گفت
.Marry me Juliet, you'll never have to be alone
با من ازدواج کن ژولیت و دیگه هیچ وقت تنها نخواهی بود
.I love you, and that's all I really know
من عاشقتم و این چیزیه که از ته قلب بهش ایمان دارم
I talked to your dad - go pick out a white dress
با پدرت حرف زدم, برو یه لباس سفید بپوش
It's a love story, baby just say... yes
Oh, Oh, Oh, Oh, Oh
romangram.com | @romangram_com