#روباه_سفید_پارت_33

سرم رو به معنی باشه تکون دادم ورو مبل تکی نشستم یه نگاه به رومئو انداختم

_تااونجایی که یادمه تواین خونه لباس پسرونه نداشتیم

رومئو سرش رو انداخت پایین

نانا:من براش خریدم...تا جنابالی خواب بودید رفتم وبراش

الکس:حالا اونو بی خیال نانا اسمت رو تا حالا نشنیده بودم

نانا:اهان من موقعی که به دنیا امدم مامانم این اسم رو روم گذاشته چون وقتی حامله بوده توی سفر به ژاپن از یه رود به اسم نانامی رد میشن ومامانم از اب اون میخوره به گفته خودش ابش خیلی شیرین بوده واز اون رود خوشش میاد واسم منو میزاره نانا

الکس:اهان...وژولیت چی؟

_هی تو دیگه شروع نکن به صدا زدن این اسم الکس

مایک هم امد توی هال

مایک:شام حاظره

بدون حرف بلند شدم ورفتم سمت غذاخوری

...

نشسته بودیم وشام میخوردیم من بالاترین صندلی بودم بغل دستم نانا ورومئو بودن کنار نانا الکس نشسته بود

romangram.com | @romangram_com