#روباه_سفید_پارت_19

_روباه؟...تو چند سالته؟

_9...

_نمیخوای برام توضیح بدی چرا اینجوری شدی؟

_قول میدی منو نبری؟

_بهش فکر میکنم

از سرمیز بلند میشم وخودمو میندازم روی تخت چشمام کم کم بسته میشن

....

باصدای ناله یکی چشمامو باز کردم هوا تاریک بود نشستم رو تخت دیدم پسره افتاده پایین تخت وناله میکنه وبه خودش میپیچه سریع پریدم پایین

_هی هی؟حالت خوبه؟

ولی اون فقط ناله میکرد ومدام به خودش میپیچید.بلندش کردم وگذاشتمش رو تخت نمیدونستم چیکار کنم...یه هو یادم امد الکس دکتره سریع تلفن رو برداشتم وشمارشو گرفتم

الکس:بله؟

_الکس منم به کمکت نیاز دارم

الکس:تو کجایی قرار بود امروز بیایی

romangram.com | @romangram_com