#رخ_دیوانه_پارت_93

چند وقت پیش نزدیک بود تصادف کنم

کسرا اذییت نکن سر به هوا نیستم فقط عصبی بودم

باشه بخاطر تو گواهیانه میگیرم چیکار کنم حرف حرف تو دیگه د

لم تنگ برات کسرا نمیدونم اما دارم همش تو با پسرا دیگه مقایسه میکنم

الان میگی ازدواج و چرا هم دانشگاهیم انتخاب نکردم

میدونم هم دانشگاهیم خوب بود اما من خوشم نمیاد به کسی جواب پس بدم

اخ پسر بیشعور دو روز که من میشناس ساعت هشت رفتم خانه این قدر زنگ زده بودمیگفت نگران شدم البته غلط کرده نگران من شده منم زنگ زدم بهش گفتم من تا این سن به پدر ومادر خودم جواب پس ندادم کجا بودم و هیچ وقت جواب پس نمیدم شما نه برادرمی نه پدرم پس دیگه زنگ نزن

تازه به بابا سهیل زنگ زد بابا ردش کرده بود گفت بود دختر من نباید تا بیست وشش سالگی ازدواج کنه فعلا فقط فکرش باید درسش باشه

مراقبم کسرا توراخدا تو حرفای مامان ناتاشا و باباسهیل نزن

خوب میدونم باید بیشتر در مورد محمد فکر کنم اما من نه سال وقت دارم اره میدونم هفت ماه وقت داره میدونم خانوادش مذهبی هستن خیلی

میدونم نمیتونه احساساتش بروز بده

میدونم برادرش متنفر ازم و دلیلش نمیدونم

واقعا تو میگی چیکار کنم به خودم میام من دارم با خودم فکر میکنم به جای کسرا و خودم حرف میزنم

romangram.com | @romangram_com